ف.ل.31
قیمت :
{{ skProductAddPrice.Price + addPrice | number }}ریال
روایتی از زندگی شهید مهدی باکری، فرمانده لشکر 31 عاشورا در گفتگو با 25 نفر از همرزمان این شهید بزرگوار
نا موجود
برشی از متن کتاب:
همین الان هم که چهره او یادم میآید، از وضع اسفناکی که داشت، جگرم
میسوزد. از شدت خستگی و فعالیت زیاد، چشمهایش از حدقه بیرون زده بود.
گونههایش مثل کسی که تمام دندانهایش را کشیده باشد، کاملاً فرو رفته و
دیگر ماهیچههای صورتش کار نمیکردند. دهانش به زور باز و بسته میشد و
تمام وجودش پر از ناله بود.
او شروع کرد به تشریح اتفاقاتی که از شب گذشته تا آن لحظه افتاده بود. لحنش
معجونی از درد و ناله و خستگی داشت. چند بار گفت: «طِفِل امام حسین
نیرولاره گالْدولار اُردا!»
داشت صحبت میکرد که یک دفعه خوابش گرفت و صورتش تا نزدیک پایش رسید
که بلافاصله بیدار شد و سرش را آورد بالا و ادامه داد: «من پیشبینی کرده
بودم که برای عبور از کیسهای و رسیدن به اتوبان به مشکل میخوریم. برای
همین، پیشنهاد کردم دو تا گردان از نیروهای کُرد رو بیارن که همهشون متخصص
تکتیراندازیان و آتیش حریبه رو خاموش کنن تا نیروها بتونن برسن به جاده.
آقایون قرارگاه گفتن ما خودمون این مشکل رو حل میکنیم. الان هیچ کدومشون
نیستن!» دوباره سرش افتاد و داشت به زمین میرسید که باز از خواب پرید و
چشمهایش را چند بار باز و بسته کرد و حرفش را ادامه داد...
{{ p.Title }}
-
مشخصات
-
توضیحات
-
نظرات کاربران
-
ارسال نظر
کد محصول: 8
شناسه کالا: 1402
پدید آورنده: علی اکبریمزدآبادی
تعدادصفحات: 424
نوبت چاپ: دوم
سال انتشار: 1402
شمارندگان: 1100 جلد
شمارندگان تاکنون: 3300 جلد
شابک: 978-622-7956-7-17
قیمت: 1850000
{{ p.Title }}: {{ p.Value }}
|
|